تو

به وبلاگ من خوش اومدین

هر چیزی که

۳,۵۰۰ بازديد

هر چیزی که

به تو ربطی داشته باشد

دوست داشتنی‌ست

از دلتنگی‌ ام بگیر

تا جای خالی‌ ات
.

از بهاران جلوه تو یادم ماند

۳,۲۲۰ بازديد
از بهاران جلوه ی روی تو یادم مانده است
از شبستان شام گیسوی تو یادم مانده است
با نفسهایم صدای ناله ای خو کرده است
نای نی در باغ مینوی تو یادم مانده است
سر خوشم در جنگل انبوه و گلشن های راز
در مشامم عطر خوش بوی تو یادم مانده است
مهر و مه بیهوده می گردند دور خانه ام
ماه و خورشید گل روی تو یادم مانده است
چون غباری یا که خاری دور از آن سحر نگاه
من دریغا صد نظر سوی تو یادم مانده است
خوابهایت غرق نور و شادی ایامت به کام
ای که تنها روی نیکوی تو یادم مانده است


اغوش تو

۳,۴۰۱ بازديد
❤️آغوش تو
فرودگاه ابرهاست
بغل ڪه بگیرے
تن ویتنامے من را
هیروشیمایے سبز
با یورش خلبان هاے جنگے چشمهاے تو
اتفاق مے افتد
من درجمهورے بازوانت
راے به خواب ابدے مے دهم ❤️❤️❤️


جای تو خالیست

۳,۱۶۸ بازديد

برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست 
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست 

آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک 
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست 

 

این قافله از قافله سالار خراب است 
اینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیست 

تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش 
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست 

من در پی خویشم، به تو بر می‌خورم اما 
آن‌سان شده‌ام گم که به من دسترسی نیست 

آن کهنه درختم که تنم زخمی برف است 
حیثیت این باغ منم، خار و خسی نیست 

امروز که محتاج توام، جای تو خالی است 
فردا که می‌آیی به سراغم نفسی نیست 

در عشق خوشا مرگ که این بودن ناب است 
وقتی همه‌ی بودن ما جز هوسی نیست 


تو را دوست دارم...

۳,۱۳۰ بازديد
تورا دوست دارم
بدون آن که علتش را بدانم
محبتی که علت داشته باشد
یا احترام است یا ریا …


قلبم به هوای تو

۳,۱۸۶ بازديد
ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻼﻃﻢ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺧﯿﺰﺵ ﻣﻮﺟﻬﺎ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﻮﺭ ﺍﺳﺖ
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﭼﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭﺩ


اغوش تو

۳,۲۰۹ بازديد

❤️آغوش تو
فرودگاه ابرهاست
بغل ڪه بگیرے
تن ویتنامے من را
هیروشیمایے سبز
با یورش خلبان هاے جنگے چشمهاے تو
اتفاق مے افتد
من درجمهورے بازوانت
راے به خواب ابدے مے دهم ❤️❤️❤️

وای از سکوت تو

۳,۱۱۲ بازديد

نبض مرا بگیر، نبضم نمی‌زند
انگار مرده‌ام، انگار رفته‌ام
در برزخی که تو
آرام خفته‌ای

 

با چشم‌های باز، خوابیده‌ای ولی
این بار چشم تو، بیمار و خسته نیست

چشمان باز تو، لبخند می‌زند
اما سکوت تو، حرفی نمی‌زند

بیدار شو بخند، بیدار شو ببین
اشک مرا بشوی، نبض مرا بگیر

نبضم نمی‌زند، انگار مرده‌ام
شاید سکوت تو تنها مقصر است

در این کویر عشق، ما جانمان یکی است
وای این سکوت تلخ، پایان زندگی است

حرفی نمی‌زنی، نبضت نمی‌زند
انگار مرده‌ای، بی‌تاب می‌شوم
فریاد می‌زنم
وای از سکوت تو.. وای از سکوت تو

شعر عاشقانه وای از سکوت تو

۳,۷۶۶ بازديد

نبض مرا بگیر، نبضم نمی‌زند
انگار مرده‌ام، انگار رفته‌ام
در برزخی که تو
آرام خفته‌ای

 

با چشم‌های باز، خوابیده‌ای ولی
این بار چشم تو، بیمار و خسته نیست

چشمان باز تو، لبخند می‌زند
اما سکوت تو، حرفی نمی‌زند

بیدار شو بخند، بیدار شو ببین
اشک مرا بشوی، نبض مرا بگیر

رسیدن تو

۳,۱۶۱ بازديد
رسیدن تو یک اتفاق بود

جدایی قانون طبیعت