دوشنبه ۱۶ بهمن ۹۶ | ۰۹:۲۹ ۴,۷۷۷ بازديد
در جلسه ی امتحانِ عشق..
من مانده ام و یک برگه ی سفید..
یک دنیا حرفِ ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی!
درد دلِ من در این کاغذِ کوچک جا نمیشود!
در این سکوتِ بغض آلود، قطره ی کوچکی هوسِ سرسره بازی به سرش میزند..
طعمش شور است..
و برگه ی سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش میکشد!
آری عشقِ تو نوشتنی نیست..
در برگه ام، کنارِ آن قطره، تنها یک قلب میکشم..
آه.. می گویند: وقت، تمام است..
“این عشق نوشتنی نیست”