حافظ

به وبلاگ من خوش اومدین

نفسم باش..

۳,۸۶۵ بازديد

نفسم باش مرا چون تو کسی نیست عزیز

شهر خالی ست مرا همنفسی نیست عزیز

 

حافظ از حال من سوخته آگاه تر است

زده ام فالی و فریاد رسی نیست عزیز

 

نیست حتا پر و بالی که به سویت بپرم

آسمان بی تو مرا جز قفسی نیست عزیز

 

کیمیایی و من خسته مسی ناچیزم

به سر کوی توام دسترسی نیست عزیز

 

قلب بیمار مرا عشق شما درمان است

غیر آغوش تو دل را هوسی نیست عزیز

نفسم باش...

۳,۸۵۴ بازديد

نفسم باش مرا چون تو کسی نیست عزیز

شهر خالی ست مرا همنفسی نیست عزیز

 

حافظ از حال من سوخته آگاه تر است

زده ام فالی و فریاد رسی نیست عزیز

 

نیست حتا پر و بالی که به سویت بپرم

آسمان بی تو مرا جز قفسی نیست عزیز

 

کیمیایی و من خسته مسی ناچیزم

به سر کوی توام دسترسی نیست عزیز

 

قلب بیمار مرا عشق شما درمان است

غیر آغوش تو دل را هوسی نیست عزیز


عشق..

۴,۰۶۲ بازديد
عشق  

عشق یک واژه ی زلال است ، تو باید باشی

قلب من زیر سوال است ، تو باید باشی

فال حافظ زدم آن رند غزلخوان هم گفت...

زندگی بی تو محال است ، تو باید باشی...



کاش چون برگ خزان

۴,۵۸۰ بازديد
کاش چون برگ خزان رقص مرا
نیمه شب ماه تماشا می کرد
در دل باغچهٔ خانهٔ تو
شور من
وِلوِله برپا می کرد…


شعر عاشقانه حافظ

۴,۸۶۱ بازديد

خــــرم آن روز کـــــز ایـــن منـــزل ویــــران بـــــروم
راحت جان طلبـــــم و از پــــی جـــانان بــــروم

گـــر چــه دانم کــه بــه جایی نبـرد راه غریب

مـن به بوی ســـر آن زلف پریشان بـــروم

دلــم از وحشت زندان سکـندر بگـــرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم




چون صبا با تن بیمار و دل بـی‌طاقت

بـــه هـــــواداری آن سرو خرامان بـــروم

در ره او چــــو قلـم گـــر به سرم باید رفت

بـا دل زخـــم کـــش و دیـــده گــــریان بــروم

نـــذر کـــردم گــــر از این غـــم به درآیــم روزی
تا در میکـــده شـــادان و غــــزل خــــوان بـــــروم