جدا

شنبه ۲۸ اردیبهشت ۹۸ | ۱۳:۳۳ ۲,۹۱۸ بازديد

یک لحظه چشم دوخت به فنجان خالی ام

آرام وسرد گفت:که در طالع شما…

قلبم تپید، باز عرق روی صورتم نشست

گفتم بگو مسافر من میرسد ؟ و یا…

با چشمهای خیره به فنجان نگاه کرد!

گفتم چه شد؟ سکوت بود و تکرار لحظه ها

آخر شروع کرد به تفسیر فال من…

با سر اشاره کرد که نزدیکتر بیا

اینجا فقط دو خط موازی نشسته است

یعنی دو فرد دلشده ی تا ابد جدا

انگار بی امان به سرم ضربه میزدند

یعنی که هیچ وقت نمی آید او خدا؟؟؟

گفتم درست نیست، از اول نگاه کن

برچسب ها: قلبم, آرام, سرد, طالع, فنجان, لحظه, چشم, دوخت, تپید, بگو, مسافر, چشمهای, خیره, سکوت, تفسیر, تکرار, دو, خط, موازی, دلشده, ابد, جدا, انگار, بی, گمان, سرم, ضربه, خدا, شعر, عاشق, عاشقانه, عشق, عاشقی,

جدا

به وبلاگ من خوش اومدین

یک لحظه چشم دوخت به فنجان خالی ام..

درباره من

موضوعات

نويسندگان

آرشيو

برچسب ها

محبوب ترين مطالب

پربحث ترين مطالب

آخرين نظرات

ساعت

دنبال كنندگان

من در شبكه هاي اجتماعي

تازه ترين مطالب

پربازديدترين مطالب

خلاصه آمار

جدا