مثلِ نفس هایم دوستت دارم
همانقدر بی اختیار
همانقدر تا پایِ جان
مثلِ نفس هایم دوستت دارم
همانقدر بی اختیار
همانقدر تا پایِ جان
صدایم بزن
اسمم در دهانت
طنینی دارد
که حتی آنموقع
خودم را هم
دوست دارم
فرشته من
زندگی من
تمام دنیای من!
همیشه با من بمان
تو تنها زن زندگی من هستی
و من عاشقانه می پرستمت!
قلب من تنها برای تو می سوزد
مهم نیست چه اتفاقی بیفتد
تو برایم تک هستی و
و تو کسی هستی که می خواهم با او تا ابد زندگی کنم
من همانند زمین هستم و تو خورشید زندگی ام!
دوستت دارم
اندکی نزدیکتر بیا
این جا قلم برای از تـو نوشتن محتاج نفسهایت اسـت
این جا مـن در دالان افکارم برای از تـو نوشتن سخت واژه کم دارم
این جا برای از تـو نوشتن زیادی دور اسـت
نزدیکتر بیا، نزدیکتر
بگذار دلتنگی هایم جهان درون چشمانت را در آغوش بگیرند
و قلم از واژۀ دوستت دارم جان بگیرد
این جا فراموش شده ترین نقطه برای از تـو نوشتن اسـت
نزدیکتر بیا.
تو را دوست دارم
در این باران
میخواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران میخواستم
میخواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم