وبلاگ شخصی

بر عشق توام....

سه شنبه ۰۸ مرداد ۹۸ | ۱۸:۴۸ ۲,۸۵۵ بازديد

بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل
بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل

این غم، که مراست کوه قافست، نه غم
این دل، که توراست، سنگ خاراست، نه دل

برچسب ها: عشق, توام, نه, صبر, پیداست, دل, بی, روی, عقل, بر, جاست, غم, مراست, کوه, قافست, سنگ, خار, شعر, عاشق, عاشقانه, عاشقی,

مجید مقیمی
۰ ۰
۰ نظر

تا دسته دسته موی تو ...

سه شنبه ۰۸ مرداد ۹۸ | ۱۴:۴۷ ۲,۸۱۶ بازديد

تا دسته دسته موی تو جوگندمی که شد
دیدم چه سرزمین پر از خیر و برکتیست
–
ببین چقدر صمیمانه در تو حل شده ام
تو قهوه می خوری و من نمی برد خوابم
–
تو در کنار خودت نیستی نمی دانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد

برچسب ها: دسته, مو, موی, جو, گندمی, دیدم, سرزمین, پر, خیر, برکتیست, چقدر, صمیمانه, حل, قهوه, می خوری, نمی برد, خوابم, کنار, خودت, نمی دانی, بودن, عالمی, شعر, عاشق, عاشقانه, عشق, عاشقی,

مجید مقیمی
۰ ۰
۰ نظر

خرم آن عاشق.....

یکشنبه ۰۶ مرداد ۹۸ | ۱۴:۰۹ ۲,۸۲۰ بازديد

خرم آن عاشق، که بیند آشکار
بامدادان طلعت نیکوی تو
فرخ آن بی‌دل، که یابد هر سحر
از گل گلزار عالم بوی تو

برچسب ها: خرم, عاشق, بیند, آشکار, بامدادان, طلعت, نیکوی, فرخ, بی, دل, سحر, گل, گلزار, عالم, بوی, شعر, عاشقانه, عشق, عاشقی,

مجید مقیمی
۰ ۰
۰ نظر

به غم دچار چنانم

جمعه ۰۴ مرداد ۹۸ | ۱۴:۰۴ ۳,۱۹۱ بازديد

گُلِ محمدیِ من، مپرس حالِ مرا
به غم دچار چنانم، که غم دچارِ من است…

برچسب ها: گل, محمدی, مپرس, حال, مرا, غم, دچار, چنانم, شعر, عاشق, عاشقانه, عشق, عاشقی,

مجید مقیمی
۱ ۰
۱ نظر

عاشقان را گر چه ...

پنجشنبه ۰۳ مرداد ۹۸ | ۱۶:۴۹ ۲,۸۰۴ بازديد

عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست
عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگرست

برچسب ها: عاشقان, گر, باطن, جهانی, دیگرست, عشق, دلدار, ذوق, جانی, شعر, عاشق, عاشقانه, عاشقی,

مجید مقیمی
۰ ۰
۰ نظر

دورم ز تو ای خسته خوبان..

پنجشنبه ۰۳ مرداد ۹۸ | ۱۳:۱۸ ۲,۸۶۹ بازديد

دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم؟
من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم؟
ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد
با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم؟

برچسب ها: دورم, خسته, ای, خوبان, نویسم, مرغ, اسیرم, عزیزم, ترسم, قلم, شعله, کشد, صفحه, بسوزد, دل, گریان, چه, شعر, عاشق, عاشقانه, عشق, عاشقی,

مجید مقیمی
۰ ۰
۰ نظر

دیگر بوی بهار ..

پنجشنبه ۰۳ مرداد ۹۸ | ۱۱:۳۲ ۲,۸۵۸ بازديد

دیگر بوی بهار هم سرحالم نمی کند
چیزی شبیه گریه زلالم نمی کند
آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار ؟
وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمی کند

برچسب ها: بوی, بهار, سر, حالم, شبیه, گریه, زلالم, آه, خدا, مرا, کبوتر, شدن, سنگ, رحمی, بالم, شعر, عاشق, عاشقانه, عشق, عاشقی,

مجید مقیمی
۰ ۰
۰ نظر

دیشب قلبم را در کاسه رویا گذاشتم

چهارشنبه ۰۲ مرداد ۹۸ | ۲۳:۳۸ ۲,۸۷۹ بازديد

دیشب
قلبم را در کاسه رویا گذاشتم
بردم کنا پنجره
ماه به من لبخند زد
از پنجره آمد به دام من افتاد
تمام اتاق،
خیس شد از اشک شوق
تنهایی ام را باد با خود برد!